اسم اعظم
پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۱۹ ب.ظ
اسم اعظم و نظر استاد
___________________________
در مورد اسم اعظم اسلامی که به نام « شرف الشمس » مشهور است
در مذهب شیعه به 19 فروردین توجهات زیادی هست و اعمال و آداب خاصی برای این روز آمده و درکتب ذکر دعا آمده است که : سالی یکبار شرایط مهیا شود تا موکلین خورشید به زمین آیند لذا امکان انجام این اعمال در سال فقط یک بار است آنهم فقط در شرف خورشید که خورشید درآن زمان نسبت به سایر کواکب روی زمین قدرت بیشتری دارد .
نکته اینجاست که این عمل یکبار مصرف نیزهست یعنی در واقع با کاهش اثر خورشید کمرنگ می شود . اما چون در مدت زمانی که کارائی دارد پر قدرت است به زحمتش می ارزد .
زمان حک اسم اعظم اسلامی یا شرف الشمس : از طلوع خورشید به مدت 2 ساعت که 19 فروردین در هر روز می باشد .
شرف الشمس حاصل 5 اسم اعظم خداوند است که آنها را کلمات مبارکه :
الله جمیل رحمن مؤمن نور گفته اند بجای نقش از 5 حرف اول آنها به صورت
( ا ، ج ، ر ، م ، ن می توان استفاده کرد .
شرایط نوشتن وحک اسم اعظم اسلامی .
1) هیچ خطی دوبارکشیده نشود
2) سوراخ های ستاره ، میم ها ،و واو بسته نشود .
3) خطوط ابتداء انتهای ستاره یکدیگر را قطع نکنند .
4) اندازه الف ها یکسان باشد .
5) واو آخر ( واو معکوس = تنکیس ) روی تمام نقش کشیده شود .
6) اگر روی کاغذ نوشته شوند با گلاب زعفران نوشته شوند .
دونکته مهم :
1) اگراز نگین استفاده می کنید سعی کنید هرسال درساعت ذکر شده با آداب کامل بوسیله یک سوزن روی نقش کنده را دوباره خراش دهید .
2) اگر روی کاغذ نوشتید آنرا بازنکنید. به کسی نشان ندهید در آخرین چهارشنبه سال به آب روان بسپارید .
خاصیت : گشایش امور و مشکلات .
بازشدن ابواب روزی و رزق
عزت ومقام رفیع یافتن
حفاظت اموال .
حفاظت درمقابل بد گویان . زبان بند ، بخت گشای بسیار مؤثر .
جلب محبت واحترام و مجذوب نمودن افراد .
این نقش 13 حرف دارد :
4 حرف از تورات
4 حرف از انجیل .
و 5 حرف از قرآن کریم .
شیخ احمد احسائی با اشاره به کلمه « واو» و احتساب ارزش عددی حروف
( واو عدد 6 . الف عدد 1 . واو دوم 6 ) می نویسد منظوراز الف مابین دوحرف « واو » ظهور قائم و از « واو » طرفین منظورشش هزار سال الهی قبل وبعد ازقائم است .
درتفسیر « هاء » که به زبان عربی است و مخاطب آن سید یحیی وحید است آمده :
«بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعل طراز الواح الابداع طراز الالف القائم بین الحرفین الذی لاح واشرق بما استشقق واستنطق »
این توقیع به « تفسیرالفین » نیز معروف است
اما استاد در این باره به سالک مُصرّ فرموده اند
تا به کی، در به درِ یافتن اسم اعظمی ؟
اسم اعظم از هر اسمی به تو نزدیکتر است، به شرطی که درون از غیر حق فارغ کنی...
تا به کی، حکایت قبض و بسط پریدن با طائران عرفان .
سیمرغ عرصهء قدم را با دوایر حدث چه کار.
بی خویشان کمان قاب قوسین گسیخته
و از جماعت ارنی گوی گریخته
و آبروی ملاعبِ مشاهده و معاینه را ریخته اند...
واز بازیهای سکر و صحو تلوین و تمکین
و انا الحق گویی های ناتمان دوری جسته اند و
از میانهء لغات این کلمات («هَٰذَا رَبِّی» و «إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ»)
را برگزیده اند...
تو نیز پند پیر بپذیر ...
- ۹۶/۱۰/۲۱
آتش جهنّم
فرق آتش ھیزم و آتش دوزخ در اینست که آن بدن را می سوزاند و این نفس را، روان را، دل را. آتش دوزخ
را بمیزانی بسیار ناچیز و از راه دور می توان در ھمین دنیا ھم درک و تجربه کرد. آنچه که گُر گرفتگی،
التھاب عصبی یا خونی نامیده می شود که بصورت اعمال جنونی و خشم ھای آنی بروز می کند نشانه
ای از آتش جھنم در نفس بشر است. و نیز آنچه که بصورت بیقراری در بسیاری از آدمھا خودنمائی می
کند.
آتش دوزخ که به آتش بی دود نیز تعریف شده است بسیار شبیه است به تشعشعات اتمی که تا مغز
سلولھا را به طرزی مخصوص می سوزاند زیرا آتشی است که از قلب ماده بر آمده است.
عذاب النّار ، اساس و محور عذابھای دوزخ است. و نیز اینکه شیاطین و اجنّه ھم از جنس ھمین آتشند و
لذا نزدیکی آنان به انسانھای گناھکار موجب درجه ای از عذاب النّار است و عمده بیقراریھا و التھابات
آدمی در حیات دنیا حاصل این تماس می باشد که در روابط با آدمھای پلید و کافر انتقال می یابد.
امروزه شاھد آدمھای بسیاری ھستیم که براستی آتش گرفته اند و گوئی که زیر پاھایشان و در قلوبشان
آتش است و کمترین آرامشی ندارند و این جماعت رغبت شدید به مواد مخدر دارند که بطور موقتی آنان را
آرام می سازد. در حیات دنیا ھیچ چیزی خنک کننده تر از خاک نیست پس وای به زمانیکه آدمی این بدن
خاکی را بیندازد و بی حفاظ شود.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص80