ســـــــــــاقی نامـــــــــــهhttps://sites.google.com/view/hichhamedani :: ارادتمندان استاد شجاعی(نون .شین)

ارادتمندان استاد شجاعی(نون .شین)

یکی در تجرید الله الله گفت وآن یک در توحید انا الحق ودیگری در تقدیس سبحانی و ه ی چ در "نیستی" جُز "هو" ندانست

ارادتمندان استاد شجاعی(نون .شین)

یکی در تجرید الله الله گفت وآن یک در توحید انا الحق ودیگری در تقدیس سبحانی و ه ی چ در "نیستی" جُز "هو" ندانست

ارادتمندان استاد شجاعی(نون .شین)

هو

وذلکَ زَمانٌ لا یَنْجو فیهِ إلاّ کُلُّ مؤمنٍ نُوَمَةٍ ، إنْ شَهِدَ لَم یُعْرَفْ ، و إنْ غابَ لَم یُفْتَقَدْ ، اُولئکَ مَصابیحُ الهُدى وأعْلام السُّرى

امام العرفا و سید اولیا علیه السلام ـ در توصیف آخر الزمان ـ فرمود : زمانى مى رسد که هیچ کس در آن زمان نجات نمى یابد،

مگر مؤمن حق پرستِ بى نام و نشان که اگر حضور داشته باشد،

کسى او را نمى شناسد و اگر غایب باشد، کسى به جستجویش نمى آید.

این افراد چراغهاى هدایتند و نشانه هاى روشن براى شب روان .



این آدرس ایجاد شد جهت معرفی برخی دیدگاه ها و توصیه ها و اشارات و عبارات و خطابهای قلندر پاکباز و مخزن راز، کیمیاگر زمان و غریب دوران ،نشان دار بی نشان ،جلوه گر جمال و جلال حضرت جانان ذروه نشین بلندیهای عرفان استاد شجاعی دام اجلاله
که معمولا مطالب ایشان با نام "نون.شین" و "هیچ" در محافل معرفتی شناخته میشود.
این فقیر امید وار است با عنایات حضرت حق گوشه ای از انوار حقیقت ، که از اولیا خدا ساطع میشود را در این محیط با دوستان در میان بگذارم.
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

کلمات کلیدی

بده ساقی آن مِی که هُوْگفته ام

که حق را به حَقش نکو گفته ام

*****************************

بده آتشى تا که آبم کُند

برَد آب و هستى خرابم کند

مئى ده که از خویشتن گم شوم

سبو بشکنم ساکن خُــــم شوم

بده ساقى، جامى از باده ام

زِ راهِ خِرَد دور افــــــتاده ام

پریشــــــــان و حیران و آواره ام

به پاىِ تو مخمور و مِى خواره ام

دلم را نباشد شکیب و قرار

ندارم توانِ گریز و فـــــــرار

مِیَم دِه که از جان و تن مانده ام

حریــــفان برفتند و من مانده ام

از آن مِى که آتش به جان مى زند

ز خــــــاطر رهِ ایـــن و آن مى زند

از آن مِى که سوزد مرا تار و پود

بیاســـایم از یادِ بود و نبـــــــــود

از آن مِى که از من جدا سازدم

ز "خود" در فراموشـى اندازدم

از آن مِى که هســــتى گدازد مرا

به مستى ز "خود" دور سازد مرا

از آن مِى که سوىِ فــنا مى بَرَد

به راهى که خواهد خدا مى برد

از آن مِى که از دل زداید غمم

رهــــــا ز پندارِ بـــــیش و کمم

از آن مِى که تا اشک ریزم چو شمع

بســـــوزم ز جا برنخـــیزم چو شمع

از آن مِى که از دل نیارم خروش

بسوزم چو پروانه، باشم خَـموش

از آن مِى که از من بگیرد مرا

بدآنسان که جــانان پذیرد مرا

از آن مِى که آسان کُند مشکلم

رها ســــــــازد از بندِ آب و گِلم

از آن مِى که نوشند رِندانِ تو

بمانند سرمســـت و حیرانِ تو

از آن مِى که میپرورد خاص را

به هر دم بیفزاید اخـــــلاص را

به حکمت نشد رازِ گیتى عیان

نجُستند اســــرارِ این خــــاکدان

ندیدیــــــم نَقدِ خِرَد را رواج

کُنَد مِىْ مگر دردِ مارا علاج

بده ساقى آن مى که جان سوزدم

ز خاطر غمِ این و آن سوزدم

بده آتشى تا که آبم کُند

برَد آب و هستى خرابم کند

مئى ده که از خویشتن گم شوم

سبو بشکنم ساکن خُــــم شوم

مئى ده که جان بر فروزد مرا

دل و جان و اندیشه سوزد مرا

مئى ده که چندان شود مستى ام

که بِرْهاند از ظلمت هستیم

مئى ده که دیوانه گرداندم

ز مخلوق بیگانه گرداندم

مئى ده که آسوده از من شوم

به کُنجِ خرابات ایمن شوم

خراباتِ وحدت شود منزلم

نخواهد، نبیند، بجز حقّ دلم

*****************

چه پیچی در این عالمِ پیچ، پیچ

که خالیست از راحت و پُر زِ هیچ

جهان را که بر آب و گِل بسته اند

طلسمیست بر نام دل بسته اند

نوشتند بر جوهر جان نه جسم

که این لوح باشد کلید طلسم

بده ساقی آن آب گلنار رنگ

که مشتاق صلحست و بی تاب جنگ

صلاحِ خِرد گرچه در صلحِ ماست

جنون را ولی با خرد جنگهاست

کسی را که ابلیس غل می کند

ز بی غیرتی صلح کل می کند

کسی را میسر شود حال نیک

که دایم زند بهر خود فال نیک

بده ساقی آن کیمیای وجود

که ظاهر کنم تا کدامست جود

نَه همت همین سیم و زر دادنست

که همت به راهِ تو سر دادنست

همان به که در، فتنه خیزِ فنا

که با چشمِ ساقی شوی آشنا

بده ساقی آن آب آتش مزاج

که افسردگی را همان شد علاج

 

ادامه دارد برداشت از تلگرام ادب و عرفان

  • فقیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی